حکم حبس، تبعید و دیه برای یک متهم فراری
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۱۷۱۷
رسیدگی به این پرونده از تابستان سال ۹۸ با گزارش درگیری خونین در یکی از بوستانهای پاکدشت آغاز شد.
پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و مشخص شد درگیری میان ۳ نفر رخ داده و در این میان مرد جوانی با چاقو به چشم فردی به نام اکبر زده و متواری شده است.
در ادامه اکبر به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت، اما ساعاتی بعد پزشکان اعلام کردند به علت شدت جراحات وارده چشم راست وی نابینا شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اکبر بعد از بهبودی نسبی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان این سازمان پس از معاینه چشم او در گزارشی اعلام کردند بینایی چشم به سبب شدت ضربه و پارگی به درجه کمنوری در حد صفر رسیده است.
وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: روز حادثه وارد پارک شدم که دیدم دوستم با مردی به نام کریم درگیر شده است، میخواستم وساطت کنم، اما به یکباره کریم با چاقو چند ضربه به صورتم زد که یکی از ضربات به چشمم خورد و یکی دیگر هم پیشانیام را پاره کرد. در یک لحظه چشمم سیاه شد و هیچ جا را نمیدیدم تا اینکه متوجه شدم در بیمارستان هستم.
در حالی که متهم همچنان متواری بود، شاکی با ثبت شکایتی خواستار قصاص او شد.
با تکمیل تحقیقات، گزارش پلیس و پزشکی قانونی، برای کریم به اتهام مباشرت در ایراد صدمه و جرح عمدی با سلاح سرد منتهی به نقص عضو، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه شاکی به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش خواستار حکم قصاص برای متهم شد و گفت: روز حادثه نه میدانستم موضوع درگیری چیست و نه خصومتی با متهم داشتم، فقط جلو رفتم تا مانع درگیری شوم، اما کریم با چاقویی که در دستش بود ناجوانمردانه چند ضربه به صورتم زد که چشمم را از دست دادم.
بعد از آن ماجرا زندگیام نابود شد و حالا هم در صورتی که امکان مجازات او وجود داشته باشد میخواهم که قصاص شود.
قاضی از شاکی پرسید: اگر امکان قصاص وجود نداشته باشد حاضر هستی دیه دریافت کنی؟
شاکی جواب داد: بله
از آنجایی که متهم کماکان متواری بود، قاضی دستور داد پزشکی قانونی امکان اجرای قصاص را مورد بررسی قرار دهد.
در جلسه بعدی دادگاه پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد به دلیل ترس از سرایت و نبود امکان رعایت تساوی، شرایط قصاص عضو فراهم نیست.
به این ترتیب قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به گزارش پزشکی قانونی و مدارک موجود در پرونده، متهم را به صورت غیابی از حیث ایراد جرح عمدی با سلاح سرد منتهی به نقص عضو به دو سال حبس و دو سال اقامت اجباری در شهرستانی دورافتاده و همچنین به پرداخت نصف دیه کامل بابت نابینایی چشم راست و پرداخت دوصدم دیه کامل به خاطر جراحت ناحیه پیشانی محکوم کردند.
منبع: ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: چاقوکشی اخبار حوادث پزشکی قانونی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۱۷۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خواهرکشی ناموسی در مشهد | قتل زن ۲۳ ساله به دست برادر ۱۷ ساله
به گزارش همشهری آنلاین، صبح روز پنجشنبه گذشته (۶ اردیبهشت) جسد زن جوانی روی تخت کالبدشکافی قرار گرفت که برای تعیین علت مرگ از بیمارستان طالقانی به پزشکی قانونی مشهد انتقال یافته بود. با آنکه آثار اقدامات درمانی خاصی روی جسد دیده نمیشد و احتمال مرگ زن ۲۳ ساله قبل از انتقال به بیمارستان وجود داشت، خانواده وی در حالی که مدعی بودند او به مرگ طبیعی جان باخته است، اصرار داشتند زودتر جسد را برای خاکسپاری تحویل بگیرند.
در همین حال دکتر رضازاده (رئیس سالن تشریح پزشکی قانونی) که به ماجرای مرگ این زن جوان مشکوک شده بود، برای بررسیهای دقیقتر در روند کالبدشکافی وارد سالن تشریح شد، اما هنوز کادر پزشکی مشغول فراهم آوردن مقدمات کالبد شکافی بودند که ناگهان رئیس سالن تشریح براساس تجربیات پزشکی خود رگههایی از جنایت را زیر گلوی زن جوان مشاهده کرد چراکه آثار بسیار ظریفی از انسداد راه تنفسی بر این فرضیه جنایی مهر تایید میزد.
لحظاتی بعد پزشک قانونی در تماس تلفنی با قاضی ویژه قتل عمد مشهد از وقوع جنایتی هولناک خبر داد که آثار انکارناپذیر آن روی تخت کالبدشکافی نمایان شده بود. بنابراین، طولی نکشید که قاضی دکتر صادق صفری به همراه گروهی از افسران کارآزموده پلیس آگاهی عازم سالن تشریح پزشکی قانونی شد و بدین ترتیب جلسه تحلیل و کارشناسی این ماجرای تکاندهنده در گوشهای از اتاق پزشکی قانونی برگزار شد.
در همین حال قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، با توجه به اصرارهای پدر ساجده برای تحویل جسد، تردیدی نداشت جنایتی خانوادگی رخ داده است و در یک دستور محرمانه از کارآگاهان خواست پدر ساجده را با دقت زیر نظر بگیرند و در صورت نیاز او را بازداشت کنند.
این اقدامات قضایی در حالی آغاز شد که سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی و سرپرست گروه کارآگاهان) فرضیه وقوع جنایت در یک اصطبل روستایی را مطرح کرد و با اشاره به وجود یک پر کاه ریز و ذرهای پشگل گوسفند روی لباسهای مقتول، به واکاوی فرضیه جنایی مذکور پرداخت.
دقایقی بعد پدر ساجده در گوشهای خلوت از ساختمان پزشکی قانونی زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت و ناگهان پرده از ماجرای جنایی هولناکی برداشت که توسط پسر ۱۷ سالهاش رقم خورده بود.
پدر مقتول گفت: دخترم مدتی قبل از همسرش طلاق گرفت اما حرفهای مردم و تهمتهای آنان درباره رفتارهای دخترم پایانی نداشت به گونهای که حتی دوستان پسرم او را به خاطر رفتارهای خواهرش تحقیر میکردند. به همین دلیل پسرم که حنظله نام دارد، عصبانی شده و خواهرش را در اصطبل ویلایی که در آن سرایدار هستیم به قتل رسانده است.
وی ادامه داد: البته من از ماجرا اطلاعی نداشتم. پسرم با من تماس گرفت و مرگ خواهرش را خبر داد. من هم سراسیمه خودم را به اصطبل رساندم و چون کاری از دستم ساخته نبود، پیکر بیجان او را به بیمارستان بردم، ولی چون ترسیدم این ماجرا لو برود قتل دخترم را پنهان کردم.
به دنبال اعترافات این مرد میانسال، بیدرنگ گروهی از کارآگاهان با هدایت مستقیم رئیس دایره قتل عمد آگاهی مشهد عازم روستای کورده در حاشیه جاده آسیایی مشهد - چناران شدند و نوجوان ۱۷ ساله را در حالی دستگیر کردند که کنار ویلای محل جنایت نشسته و غرق در افکار خود بود.
این نوجوان ۱۷ ساله پس از انتقال به مشهد لب به اعتراف گشود و انگیزه خود از ارتکاب قتل در اصطبل ویلای زیبا را سرزنشها و حقارتهایی دانست که از سوی برخی افراد به خاطر رفتارهای خارج از عرف خواهرش بیان میشد.
حنظله در بیان چگونگی قتل به قاضی دکتر صفری گفت: وقتی خواهرم وارد اصطبل ویلا شد، من هم درون اصطبل رفتم و در حالی که دستم را دور گردن او حلقه میزدم درباره رفتارهای نامتعارفش پرسیدم که جواب سربالا داد. من هم او را برای جلوگیری از بدنامی خفه کردم و بعد با پدرم تماس گرفتم.
تحقیقات بیشتر درباره این حکایت عجیب جنایی در حالی زیر نظر سروان منفرد (افسر پرونده) ادامه دارد که مقام قضایی از تلاشهای گسترده و به کارگیری تجربیات ارزنده پلیسی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) و دقت نظر علمی دکتر رضازاده قدردانی کرد.
کد خبر 847338 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران